«ایران برای ورود به بازارهای بین‌الملل و موفقیت در فرآیند صادرات غیرنفتی نیازمند ایجاد یک توفان فکری (Brainstorming) در مساله آموزش و تغییر رویکرد در این مقوله است.» پروفسور حسین دادفر که یکی از استادان رشته بازاریابی بین‌المللی و صنعتی است، اعتقاد دارد بنیادی‌ترین عاملی که باعث شده ایران نتواند در بازارهای صادراتی موفق شود، نبود رابطه منسجم و هماهنگ بین «دانشگاه»، «صنعت» و «دولت» است. به گفته وی، در ایران در زمینه آموزش صادرات بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم و هنوز استراتژی مطلوب و مدونی در ورود به بازارها و شناسایی آنها نه تعریف و نه تدوین شده است.
انتقاد عمده‌ای که این استاد دانشگاه به مقوله صادرات در ایران دارد، این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم عضوی از جامعه بین‌الملل هستیم، اما تنها از معایب جهانی شدن باخبریم و محاسن را فراموش کرده‌ایم. دادفر در این‌باره صحبت‌های شنیدنی زیادی دارد اما یکی از جملات کلیدی‌اش این است که «به جای اینکه به صادرکننده جایزه بدهیم، بهتر است رویکردی را در پیش بگیریم که صادرکننده جایزه بگیرد.» در ادامه بخشی از صحبت‌های این استاد دانشگاه در قالب سلسله نشست‌های شناسایی و بررسی مسائل اقتصادی ایران که در پژوهشکده برنامه‌ریزی و مطالعات اقتصادی سینا برگزار شد، آمده است.

حسین دادفر، استاد دانشگاه لینکشوپینگ سوئد با اشاره به اینکه برای چرایی وارد شدن به بازارهای بین‌المللی باید تجربه کشورهای موفق را الگوبرداری کرد، گفت: دلیل انتخاب سوئد این بوده که این کشور یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا است. سوئد در شاخص «رقابت اقتصادی» رتبه دوم، در شاخص «توسعه نیروی انسانی» رتبه نهم، در شاخص «شفافیت مالی» رتبه دوم را دارد و البته چهارمین کشور شاد دنیا است. این در شرایطی است که ایران در شاخص شاد بودن مردمان جهان در رتبه‌های پایینی جای دارد.
به گفته دادفر، سوئد یک کشور ۵/۹ میلیون نفری است، اما بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات دارد و این در حالی است که این کشور برخلاف ایران هیچ چاه نفت یا گازی ندارد. عمده صادرات این کشور نیز شامل ماشین‌آلات، مواد دارویی (با بیش از ۲۶میلیارد دلار)، مواد غذایی(با بیش از ۱۲ میلیارد دلار) است.  این استاد ایرانی اعتقاد دارد مهم‌ترین عاملی که باعث شده صنعت و صادرات در سوئد توانمند شود، «آموزش» است. به گفته وی، سوئد جزو کشورهایی است که بالاترین سرانه تحقیق و پژوهش (R&D) را در دنیا دارند. دادفر درباره مقوله آموزش صادرات در سوئد می‌گوید: در سوئد ۸۵ سال قبل مدرسه صادرات و مرکز تجارت تاسیس شد، اما این کشور دانش صادراتی خود را از دانشگاه وام گرفته است. در آنجا رویکرد آموزش حلال مشکلات است و تنها علم محض نیست، بلکه علم در خدمت حل مساله است. به گفته وی، گزاره اصلی آنها در آموزش این است که نصیحت نمی‌کنند، بلکه عمل می‌کنند. همکاری تنگاتنگ و منسجم بین دانشگاه و صنعت نیز یکی دیگر از دلایل تکمیل‌کننده موفقیت در صادرات این کشور است. دادفر در تکمیل صحبت‌هایش عنوان کرد: در سوئد صنعت، آموزش ویژه‌ای را سپری کرده و در این راستا از نهادها و سازمان‌های خصوصی و دولتی برای آموزش بهره گرفته است.
این استاد دانشگاه به این نکته هم اشاره می‌کند که در سوئد به صادرات به‌عنوان دانش ویژه نگاه می‌شود و براساس آزمون و خطا وارد بازارهای بین‌المللی نمی‌شوند، بلکه برای ورود به بازارهای بین‌المللی، آموزش را از سطح فردی به سطح سازمانی ارتقا دادند.

استراتژی ورود به بازارها
دادفر درباره دیگر برنامه‌های سوئد برای ورود به بازارهای بین‌الملل، اظهار کرد: از دیگر تغییراتی که این کشور در صادرات انجام داد این بود که حیطه فکری خود را از سطح محلی به سطح جهانی ارتقا دادند و درواقع آنها جهانی فکر می‌کنند، اما محلی عمل می‌کنند، چون معتقدند هر فرهنگ ویژگی‌های خود را دارد.
«مطالعه و بررسی روی بهره‌وری خطوط تولید» از دیگر کارهایی بود که سوئد برای در دست گرفتن بازارهای بین‌المللی انجام داد. دادفر در این باره می‌گوید: آنها معتقد بودند اگر قیمت تمام‌شده محصول پایین نیاید، نمی‌توانند در بازارهای جهانی رقابت کنند، به همین دلیل با بهره‌گیری از شرکت‌های مشاوره، زمان و هزینه تولید را به نصف رساندند و درواقع به‌صورت مداوم و مستمر، روی فرآیند تولید و نظام صادراتی کار کردند و با استفاده از همین تجربیات، آموزش استراتژی مدون بهره‌وری را از همان دوره دبیرستان آغاز کردند.
به گفته دادفر، یکی از دلایل موفقیت شرکت‌های سوئدی در صادرات این بوده که وقتی به بازارهای بین‌المللی ورود پیدا می‌کنند، شرکت‌ها یکدیگر را پوشش می‌دهند؛ به این معنا که اطلاعات مربوط به صادرات و بازارها در حوزه‌های مختلف را در اختیار همدیگر قرار می‌دهند.  «غربال در بازارها با شاخص‌های تاییدشده» از دیگر مقولاتی بود که این استاد دانشگاه برای موفقیت صادرات سوئد روی آن تکیه داشت. به گفته وی، در جهان بیش از ۲۳۰ بازار وجود دارد، اما ایران تنها با چند کشور محدود همچون عراق و افغانستان در تبادل است؛ این در حالی است که باید بازارهای جدیدی شناسایی شود.

واکاوی مقوله صادرات در ایران
بخش دیگر صحبت‌های دادفر به واکاوی مقوله صادرات در ایران اختصاص داشت. وی معتقد است در ایران صنعت آمادگی ورود به بازارهای بین‌المللی را ندارد؛ زیرا تولید ما استراتژی ورود به بازارها را ندارد. این در حالی است که به گفته وی تا زمانی ایران برنامه صادراتی (Export Plan) نداشته باشد، در زمینه برنامه‌ریزی و مدیریت کاستی‌ها را از بین نبرد و زنجیره‌های متصل به هم در صنعت، دانشگاه و دولت را شناسایی نکند، چه‌بسا در صادرات غیرنفتی موفق نخواهیم شد.
به اعتقاد وی، ایران در زمینه صادرات آموزش‌های لازم را ندارد و برای ورود به بازارهای بین‌المللی باید سعی کند رویکرد آموزشی خود را تغییر دهد؛ زیرا وقت آن رسیده به جای ماهی دادن به صادرکننده، ماهی‌گیری را به او یاد بدهند و درواقع به جای اینکه یاد بگیریم که به صادرکننده جایزه بدهیم، بهتر است بیاییم کاری کنیم آنها جایزه بگیرند. دادفر معتقد است چه بخواهیم و چه نخواهیم عضو جامعه بین‌الملل هستیم و عیب بزرگ ما این است که از معایب جهانی‌شدن باخبر هستیم، اما از محاسن آن با خبر نیستیم. از دید این استاد دانشگاه، ما باید در برخورد با صادرات، علمی برخورد کنیم و بعد از شناسایی بازارها، طرح و برنامه مجزایی برای ورود به بازارهای بین‌المللی داشته باشیم. نکته پایانی صحبت‌های وی به رابطه بین صنعت، دانشگاه و دولت برمی‌گردد. به گفته وی، این حلقه‌ها باید به‌صورت سیستماتیک، مرور و تقویت شوند و باید دانشگاه در پی پاسخ‌گویی به این موضوع باشد که نیاز صنعت چه چیزی است و بتواند آن را آماده کند.

دنیای اقتصاد